مقطع : کارشناسی ارشد
دانشگاه : دانشگاه علوم پزشکی کهگیلویه و بویراحمد
تاریخ دفاع : 1394/11/20
اساتید راهنما : دکتر خیراله نوریان
اساتید مشاور : دکتر محمد ذوالعدل
اساتید داور :
مشاهده سایر پایان نامه های دکتر محمد ذوالعدل
مقدمه و هدف: بیماری سرطان یکی از فراوانترین بیماریهای مزمن شناخته شده است و پیامدهای اقتصادی اجتماعی، جسمی، روحی، روانی زیادی را از جمله افسردگی که شایعترین آنها میباشد را برای بیمار به همراه دارد. افسردگی با علایمی از جمله کاهش انرژی، بیعلاقگی و بیانگیزه بودن نسبت به هیجانات زندگی، خستگی زودرس، کاهش اعتماد به نفس، اختلالات گوارش و خواب همراه است که این علایم میتواند ادامه درمان و زندگی را برای بیمار سرطانی سخت و مشکل سازد و بر روابط اجتماعی و فردی او تاثیر منفی به جا گذارد.امروزه هوش هيجاني به عنوان يك موضوع جديد نقش مهمي در ابعاد مختلف زندگي افراد دارد در نتیجه استفاده از مولفههای هوش هیجانی به عنوان یک راهبرد به منظور تغییر نگرش بیماران سرطانی میتواند کاربرد داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تاثیر آموزش مولفههای هوش هيجاني، بر کاهش افسردگی بیماران سرطانی تحت شیمی درمانی انجام گرفته است. روش مطالعه: مطالعه حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی است. 88 بیمار مبتلا به سرطان مراجعهکننده به بخش شیمی درمانی بیمارستان شهید رجایی یاسوج که دارای معیارهای ورود به مطالعه شامل دارا بودن بیماری سرطان، مایل به شرکت در مطالعه، مبتلا بودن بیماران به خلق افسرده، عدم مصرف داروهای ضد افسردگی در این مطالعه شرکت کردند. جهت جمعآوری نمونهها ابتدا از روش نمونهگیری آسان استفاده شد و سپس به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. گروه مداخله در جلسات آموزش مولفههای هوش هیجانی که به مدت 8 جلسه 60 دقیقهای برگذار شد شرکت کردند و در گروه کنترل آموزشی انجام داده نشد. در دو مرحله از پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه هوش هیجانی بار- آن استفاده شد. دو ماه بعد از پایان مداخله دادههای جمعآوری شده نخست بوسیله نرمافزار اکسل پردازش میشوند. پس از آن برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار تحلیلی از جمله روشهای پارامتری و غیر پارامتری یعنی مدلهای خطی و تعمیم یافتهی خطی مانند تحلیل واریانس، مدل لوجستیک و آزمونهای آماری تی، اف، کای دو و من ویتنی استفاده میشود.نرمافزارهای آماریSPSS و R برای انجام تحلیلها، آزمونها و گرفتن نتایج، استفاده شد. یافته ها: از مجموع 88 نفر بیمار سرطانی شرکتکننده در این پژوهش (44نفر گروه مداخله و 44نفر گروه کنترل) همه افراد تا پایان مطالعه باقی ماندند. واطلاعات آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مشخصات دموگرافیک و مقایسه زیر مقیاسهای سرطان تا پایان مطالعه باقی ماندند ودر جدول 4-1 تا 4-9 ارایه شده است. میانگین سن بیماران در گروه مداخله 16/59 و در گروه کنترل 61/58 بوده است. از نظر تحصیلات بیشتر افراد بیسواد بودند. میانگین سابقه بستری در گروه مداخله بیشتر از یکسال ودر گروه کنترل کمتر از یکسال بود. همچنین میانگین مدت ابتلا به بیماری در گروه مداخله بیشتر از 6 ماه و در گروه کنترل کمتر از شش ماه بود. و در مورد وضعیت تاهل هر دو گروه در شرایط یکسانی قرار داشتند میانگین هوش هیجانی و افسردگی قبل و بعد از مداخله در گروه شاهد به ترتیب افسردگی قبل 30/2، بعد 86/24 و هوش هیجانی قبل 55/179 و بعد 23/180 بود در گروه مورد قبل و بعد از مداخله به ترتیب افسردگی قبل 84/27، بعد 73/19 و هوش هیجانی قبل 82/204 و بعد از مداخله 86/259 بود بر اساس نتایج بدست آماده قبل از مداخله اختلاف معناداری در نمرات افسردگی وهوش هیجانی در گروه کنترل و مداخله مشاهده p< 0/001 شد. همچنین بعد از مداخله نمره افسردگی و هوش هیجانی گروه مداخله تفاوت چشمگیری نسبت به گروه کنترل با تفاوت نمره افسردگی 114/8 و هوش هیجانی 045/91 نشان داد و این تفاوت نیز معنیدار بود و p< 0/001 تقریبا در تمام زیر مقیاسها و همچنین نمره کل افسردگی، و هوش هیجانی مداخله مورد نظر توانست کاهش بیشتری در افسردگی گروه مداخله نسبت به گروه کنترل ایجاد کند. نتیجه گیری:نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در مرحله قبل از مداخله اکثر افراد از افسردگی بیشتری برخوردار بودند اما پس از شرکت در جلسات آموزش مولفههای هوش هیجانی به طور چشمگیری کاهش معناداری در افسردگی آنها نسبت به قبل از مداخله ایجاد شد. آموزش هوش هیجانی در مقاسه با مراقبت وآموزش معمول منجر به پیامدهای درمانی و مراقبتی بهتری میشود و هم چنین استفاده از از مولفههای هوش هیجانی در زندگی میتواند توان مقابله با تنشهای روانی را در افراد بالا ببرد. واژه های کلیدی:هوش هیجانی-افسردگی- سرطان